سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵
هفته پیش زن داییم تو سوپ خامه ریخته بود، خیلی خوشمزه شده بود
اومدیم خونه مامانم سوپ درست کرد خواست مثلا روی زن داییمو کم کنه، تو سوپ خامه شکلاتی ریخت!
.
.
.
اینجا بیمارستان
بخش اسهالیا
آی لاو یو ننه
سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵
یارو پدرش تو بستر مرگ بوده، میگه بیا بشین کنارم کارت دارم.
.
.
بعد یه چوب می ده دست پسرش،
پسره هم که می خواسته ذکاوتش رو نشون بده قبل از حرف زدن پدرش چوب رو می شکنه.
پدره سکته می کنه درجا میمیره.
مامانش میگه: خاک تو سرت ، این ساز نی از هفت نسل قبل دست به دست به پدرت رسیده بود
سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵
آقایون و خانوما توجه کنند!!!!!
. .
. .
. .
. .
ممنون از توجهتون ان شاالله جبران کنم!
سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵
در حیرتم از خود که اینگونه از وادی ارقام به اشعار شده ام
دلخون بدهکار، اسیر بستانکار بی علت و دلیل حسابدار شده ام
سالها خواندم تراز و سود و زیان حالا اسیر مالیات و انبار شده ام
خلاص این نشده به دام دیگری ام آرسن لوپنی تمام عیار شده ام
از آب حوض بلدم تا شیر مرغ آشپز، مهندس، پرستار شده ام
به هزینه آب میدهم به سود، دارو ناجی دفاتر بیمار شده ام
برای مبادی دلخواه میپزم دفتر بفرمایید شام، سرآشپز بازار شده ام
تهاتر، طبقه بندی، حذف یا تعدیل قیچی، و چسب، و پرگار شده ام
اگر شرکتی هم به هوا بشود اولین است که بر دار شده ام
حالا فکر بد نکنید چرا مشغولم از ترس آخر تیر پرکار شده ام
تعطیلات تابستان همه در سفر و من عزادار نرفتن تور و گردش شده ام
برایتان عجیب نیست که چرا شاعر شعرهای بودار شده ام
قسم به پاچولی، و هندریکسن از رقص ارقام نابههنجار شده ام
منبع:rezayazdani.blogfa.com
سه شنبه ۱۶ آذر ۹۵
خوابگاهی عجیب و تک داریم
در بدنسازیاش خرک داریم
گرچه این کاخ هست در «حافظ»
لیک استخر در «ونک» داریم
پولدار و فقیر یکسانند
از همه قشر و هر دهک داریم
روز و شب در تلاش بیوقفه
کشت تدریجیِ کپک داریم
تا که ثابت کنیم این شدنیست
طرح گنداندنِ نمک داریم
تا مگر ظرفها تمیز شود
مته، سمباده، کاردک داریم
در کمدهایمان به جای کتاب
تیغ اصلاح، کش، پفک داریم
غالباً در نماز آخر وقت
هر دو رکعت سه بار شک داریم
در نمکپاشمان مربا و
در شکرپاشمان نمک داریم
روی بالشتهایمان لپ تاپ
زیر بالشتها تشک داریم
فیسبوک است شمع محفل ما
ما که ویندوز یا که مک داریم
Asghar is now friend with Zahra
توی wall همه سرک داریم
بهر ابراز عشق، امروزه
Like داریم، سیخونک داریم
روز و شب حرف میزنیم فقط
تا که ثابت کنیم فک داریم
تا بخندیم بیجهت با هم
روی دیوارها ترک داریم
شاممان لوبیای سحرآمیز
قصهها با جناب جک داریم
از قضا سلف جمعه تعطیل است
پس غذا سوپ جو پرک داریم
این «غذایا» که توی یخچال است
صاحبش کیست؟ ما که شک داریم...
وامها چون که میشود واریز
با غذا دائم ایستک داریم
آخر ماه بعد هر وعده
چای جوشیده خنک داریم
در آسانسور به لب دعای سفر
«ربی انی اتوب لک» داریم
شتر مرگ ساکن اینجاست
چشم بیهوده بر کمک داریم
هفتهای هفت بار pes داریم
حمله داریم، هافبک داریم
تخته، پاسور و مثلهم هرگز...
منچ داریم... بادکنک داریم...
اهل سیگار عدهای تک و توک
اهل آنکار توک و تک داریم
روی دیوارهایمان عکسِ
خانم جولیا کیک داریم
عاشقیم اکثراً، بنابراین
شعر داریم، نیلبک داریم
عاشقی شغل مطمئنی نیست
دو سه معشوقه یدک داریم
طبق «اصل بقای عشق» اگر
نازنین رفت، روشنک داریم
آری اینگونه است «اوضا»مان
گوییا خانه در درک داریم
بیخودی نیست آخر هر ترم
یک سبد نمرههای تک داریم..
منبع:naghmeyemandegar.blogfa.com